کد مطلب:275 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

احکام صُلح
«صلح» آن است كه انسان با دیگری سازش كند تا در مقابل عوضی، مقداری از مال یا منفعت مال خود راملك او كند یا از طلب یا حقّ خود در مقابل چیزی بگذرد، اگرچه آن چیز سكوت نمودن و مرافعه نكردن باشد.



(مسأله 2407) دو نفری كه چیزی را به یكدیگر صلح می كنند باید بالغ و عاقل باشند و كسی آنها را مجبور نكرده باشد و نیز قصد صلح داشته باشند و حاكم شرع نیز آنان را از تصرّف در اموالشان منع نكرده باشد و سفیه نیز نباشند، اگرچه حاكم شرع هم آنها را منع نكرده باشد.



(مسأله 2408) لازم نیست صیغه صلح به عربی خوانده شود، بلكه با هر لفظی كه بفهمانند با هم صلح و سازش كرده اند، صحیح است.



(مسأله 2409) اگر كسی گوسفندان خود را به چوپان بدهد كه مثلاً یك سال نگهداری كند و از شیر آن استفاده نماید و مقداری روغن بدهد، چنانچه شیر گوسفند را در مقابل زحمت های چوپان و آن روغن صلح كند صحیح است. و همچنین اگر گوسفند را یك ساله به چوپان اجاره دهد كه از شیر آن استفاده كند و در عوض مقداری روغن بدهد، چنانچه روغن به مقدار معیّن در ذمّه باشد و مقیّد نباشد كه از شیر خود گوسفند گرفته باشد، اشكال ندارد ولی اگر مقید به شیر خود گوسفند باشد اشكال دارد.



(مسأله 2410) اگر كسی بخواهد طلب یا حقّ خود را با دیگری صلح كند، در صورتی صحیح است كه او قبول نماید.



(مسأله 2411) اگر انسان مقدار بدهی خود را بداند و طلبكار او نداند، چنانچه طلبكار طلب خود را به كمتر از مقداری كه هست صلح كند، مثلاً پنجاه تومان طلبكار باشد و طلب خود را به ده تومان صلح نماید، مبلغ زیادی برای بدهكار حلال نیست،



[395]

مگر آن كه مقدار بدهی خود را به او بگوید و او را راضی كند، یا به گونه ای باشد كه اگر مقدار طلب خود را می دانست، باز هم به آن مقدار صلح می كرد.



(مسأله 2412) اگر بخواهند دو چیزی را كه از یك جنس هستند و وزن آنها معلوم است به یكدیگر صلح كنند، بنابر احتیاط لازم، در صورتی صحیح است كه وزن یكی بیشتر از دیگری نباشد، ولی اگر وزن آنها معلوم نباشد، اگرچه احتمال دهند كه وزن یكی بیشتر از دیگری است، صلح صحیح است.



(مسأله 2413) اگر دو نفر از یك نفر طلبكار باشند، یا دو نفر از دو نفر دیگر طلبكار باشند و بخواهند طلب های خود را به یكدیگر صلح كنند، چنانچه طلب آنان از یك جنس و وزن آنها یكی باشد، مثلاً هر دو ده كیلو گندم طلبكار باشند، مصالحه آنان صحیح است; و همچنین است اگرجنس طلب آنان یكی نباشد، مثلاً یكی ده كیلو برنج و دیگری دوازده كیلو گندم طلبكار باشد، ولی اگر طلب آنان از یك جنس و چیزی باشد كه معمولاً با وزن و پیمانه آن را معامله می كنند، در صورتی كه وزن یا پیمانه آنان مساوی نباشد، بنابر احتیاط واجب مصالحه آنان باطل است.



(مسأله 2414) اگر از كسی طلبی داشته باشد كه باید بعد از مدّتی بگیرد، چنانچه طلب خود را به مقدار كمتری صلح كند و مقصودش این باشد كه مقداری از طلب خود را گذشت كند و بقیّه را نقد بگیرد، اشكال ندارد.



(مسأله 2415) اگر دو نفر چیزی را با هم صلح كنند، با رضایت یكدیگر می توانند صلح را به هم بزنند; و نیز اگر در ضمن معامله برای هر دو یا یكی از آنان حقّ به هم زدن معامله را قرار داده باشند، كسی كه آن حق را دارد می تواند صلح را به هم بزند.



(مسأله 2416) تا وقتی خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفرّق نشده اند، می توانند معامله را به هم بزنند; و نیز اگر مشتری حیوانی را بخرد تا سه روز حقّ به هم زدن معامله را دارد; و همچنین اگر پول جنسی را كه نقد خریده تا سه روز ندهد و جنس را تحویل نگیرد، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند; ولی كسی كه مالی را صلح می كند در صورت اوّل و دوم حقّ به هم زدن صلح را ندارد، امّا در صورت سوم چنانچه مال مصالحه را تأخیر بیندازد و در عرف حدّی برای ادای آن باشد یا منصرف از صلح این باشد كه مال مصالحه را نقد بدهد و تأخیر نیندازد، «خیار تأخیر» در صلح نیز جاری



[396]

می باشد و در بقیّه خیارات كه در «احكام خرید و فروش» گفته شد می تواند صلح را به هم بزند، مگر در خیار غَبْنْ كه به هم زدن صلح بی اشكال نیست.



(مسأله 2417) اگر چیزی كه با صلح گرفته معیوب باشد، در صورتی كه آن عیب پیش از معامله بوده و او نمی دانسته، می تواند صلح را به هم بزند، ولی نمی تواند تفاوت قیمت صحیح و معیوب را بگیرد.



(مسأله 2418) هرگاه مال خود را به كسی صلح نماید و با او شرط كند كه: «اگر بعد از مرگ وارثی نداشتم باید چیزی را كه به تو صلح كرده ام وقف كنی» و او نیز این شرط را قبول كند، باید به شرط عمل كند.



(مسأله 2419) اگر زن مهریه خود را با شوهر صلح كند تا در مقابل، او همسر دیگری اختیار نكند و شوهر هم قبول نماید، احتیاط واجب آن است كه زن مهریه را نگیرد و شوهر هم با زن دیگری ازدواج نكند، مگر این كه با رضایت یكدیگر صلحِ انجام گرفته را به هم بزنند.